حتما با مقوله علاقه فراوان جورابچیلار به بربری آشنایی دارید، اما با خود خواهید گفت که این دو فیلم چه ربطی به بربری دارد؟
- ابتدا فیلم Barbie را بررسی میکنیم:
این فیلم تبلیغات گسترده و صد البته موفقی داشت و در فروش توانست ظاهرا از رقیب خود یعنی Oppenheimer پیشی بگیرد. ذهن کنجکاو همیشه به دنبال علت میگردد؛ و دلیل تبلیغات گسترده چه بود؟
با توجه به جوگیر بودن نوجوانان و جوانان و غرق شدن در روابط احساسی در همه جای دنیا بجز سکونتگاه علامه جعفری مشاهده میشود، باربی توانست با داستان عاشقانه مزخرف خود این قشر را جذب کند، اما قشر جورابچی چه شد؟ با حضور رایان گوزلینگ در این اثر که جورابچیلار فاز آن را دارا میباشند، بسیاری یاد بدبختیها و افسردگیهایشان افتاده و به سمت باربی حرکت کردند.
- عروسک Barbie در اصل ایده ای بود برای به رسمیت شناساندن بربری در دنیا، اما این پروژه شکست خورد. چرا؟
هنگامی که اسمعیلی عروسک مشهور باربی را طراحی نمود، جلوهای از دختری جورابچی و عاشق بربری را به تصویر کشیده بود، اما سودجویانی که همیشه از بربری ترس و واهمه داشتند، حتی اسم واقعی و پیشنهادی اسمعیلی را تغییر دادند. آری.
واژه Barbarie، قسمت ar خود را از دست داد تا با سودجویی مخالفان بربری ذهن کودکان را شست و شو دهد.
- و اما Oppenheimer:
اوپنهایمر را پدر بمب اتم میدانیم، این بار نولان با به رخ کشیدن زندگی او، پرده از مخوف ترین راز ها بر میدارد؛ به مسئله ای اشاره خواهم کرد که شاید متوجه آن نشدهاید:
- خودِ کلمه Oppenheimer چه معنایی دارد؟ بیاید موضوع را کمی ساده تر کنیم؛ از دو بخش اوپن و هایمر تشکیل شده است، غیر این است؟
معنی واژه اوپن، باز میباشد. و آیا کلمه هایمر برای گوشهایتان آشنا نیست؟ دقیقا. شکل تغییر یافتهای از خمیر، هَمیر، هامیر، هایمر...
خمیر باز شده شما را به یاد چه خواهد انداخت؟ بربری.
نولان سعی داشته این واقعیت رو که اوپنهایمر یک تورک بوده و برای صبحانه بربری میخورده رو به تصویر بکشه... ولی با دید سطحی هیچوقت این حقایق قابل برداشت نیست.
ردپای اسمعیلی و بربری همه جای جهان هست، فقط کافیه دقت به خرج داد و با بصیرت و آگاهی باهاش برخورد کرد...